محمدحساممحمدحسام، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

محمد حسام پسر گل مامان

نفس تویی

9ماهگیت مبارک

پسرم نه ماهگیت مبارک ای جان دلم ببخش که با تاخیر دارم بهت تبریک میگم.با ورکن اینقدر کار دارم که نمی تونم زود به زود بیام برات خاطره بنویسم البته خودم دوست ندارم جزئ به جزئ دقایق رو ثبت کنم و بیشتر دوست دارم اتفاقات مهم رو برات بنویسم چون خیلی از این وبلاگارو دیدم که هر روز اپ میشن و خاطره مینویسن و بنظرم جالب نیست و یه جورایی حساب کنیم تعداد صفحاتشون خیلی زیاد میشه و در اینده وقتی بچه هاشون بزرگ میشن رغبتی برای خوندنشون پیدا نمیکنن البته بازم میگم این نظر منه نمیخوام به کسی که این روش رو داره اهانت بکنم به  هر حال هرکسی سلیقه ای داره دیگه پسرم این چند روز دوباره شما خیلی بیقراری میکنی و اذیت د...
7 مهر 1393

ماه مهر

باز امد بوی ماه مدرسه /بوی خنده های راه مدرسه باز ماه مهر شد و ماه مدرسه و رفتن بچه ها به مدرسه وقتی مهر میاد اصلا حال عجیبی بهم دست میده دلم یاد اون روزایی رو میکنه که خودم به مدرسه میرفتم. یاد روزهایی که قبل از شروع سال تحصیلی وقتی لوازم التحریر و کیف و کفش میخریدم هر روز لباسای مدرسه رو مپوشیدمو وسایلارو بو میکردم چه بوی قشنگی داشتن بوی تازگی و نوویی میدادن یادش بخیر ولی اصلا حسرت اون روزا رو نمیخورم چون الان خودم یه پسر دارم که چند سال دیگه باید به مدرسه بره و من از این بابت خیلی خوشحالم .وقی پسرم بره مدرسه بهش تکالیفشو بگم صبح ها خودم ببرمش سر ایستگاه و دوباره یاد اون روزای قشنگ برام زنده بشه ای خ...
1 مهر 1393
1